کد مطلب:298573 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:230

صداق و مهریه ی فاطمه


طبق دستور پیشوایان بزرگوار اسلام كسی نمی تواند زنی را بدون مهریه به عقد ازدواج خویش درآورد و این احترامی است كه اسلام برای زن مقرر فرموده است، اما از آن سو سفارش كرده كه تا می توانید مهریه را كم قرار دهید و از سنگین كردن مهریه احتراز كنید. و طبق حدیثی كه از رسول خدا (ص) نقل شده می فرمود:

«افضل نساء امتی اصبحهن وجها و اقلهن مهرا». [1] .

(بهترین زنان امت من زیباترین و كم مهرترین آنها هستند.)

و یا در حدیث دیگری فرمود:

«ابركهن اقلهن مهرا» [2] .


(پر بركت ترین زنانی آنهایی هستند كه مهرشان كمتر از دیگران باشد.)

و این بدان جهت است كه مسئله ی ازدواج یك مشكل و معمایی برای جوانان نشود و موضوع مهریه مانعی سر راه زناشویی نباشد، تا در نتیجه این همه فساد و آلودگی در اجتماع و به ویژه میان جوانان دیده نشود.

اسلام می گوید: وقتی جوانی را از نظر عفت، دیانت و اخلاق پسند كردید با او وصلت كنید و مال و منال را پایه و اساس ازدواج قرار ندهید، زیرا با دیانت و اخلاق مال به دست می آید ولی با مال و منال نمی توان دیانت و اخلاق را خریداری كرد.

پیغمبر بزرگوار اسلام كه خود معلم این مكتب مقدس بود هنگامی كه می خواست برای زهرا مهریه و صداقی معین كند از علی پرسید:

آیا چیزی داری كه در برابر آن فاطمه را به ازدواج تو درآورم؟

علی (ع) عرض كرد: پدر و مادرم به قربانت تو خود از زندگی من با خبری كه جز شمشیری و زرهی، و شتر آبكشی، مالك چیز دیگری نیستم!

پیغمبر فرمود: اما شمشیر كه مورد حاجت و نیاز توست و باید بدان در راه خدا جهاد كنی و با دشمنان خدا كارزار نمایی، و اما شتر آبكش را هم كه باید بدان نخلستانها را آب دهی و برای خاندانت آبكشی كنی و در مسافرت بار خود را بر آن بار كنی، ولی زره را می توانی صداق قرار دهی و من فاطمه را در مقابل همان زره به عقد ازدواج تو درمی آورم. [3] .

و در این كه آن زره چه مقدار ارزش داشت و آن را به چند مبلغی فروختند اختلاف است. در حدیثی است كه علی (ع) به دستور پیغمبر آن را فروخت و پولی كه از آن گرفت چهارصد درهم بود كه به نزد آن حضرت- آورد [4] ، و در نقل دیگری است كه چهار صد و هشتاد درهم بود. [5] .

و در حدیث دیگری است كه ارزش آن زره سی درهم بود. [6] .


و در پاره ای از احادیث هم كه از امام باقر و امام صادق (ع) نقل شده مهریه ی فاطمه (ع) یك دست لباس كتان و یك زره و یك پوست گوسفند بود كه شبها روی آن می خوابیدند [7] .

و در پاره ای از روایات نیز مهریه ی فاطمه را چهارصد مثقال نقره ذكر كرده اند. [8] .

نگارنده گوید: سبب اختلاف در این باب، یكی همان اختلافی است كه در روایات دیده می شود، و دیگر آنكه ممكن است جهت آن، اختلاف قیمتی باشد كه برای زره یا لباس كتانی، پوست گوسفند و غیره تعیین شده است، اگر چه بعید به نظر می رسد. و مرحوم مجلسی احتمال داده كه شاید قیمت آن زره سی درهم بوده ولی آن را به پانصد درهم فروخته اند. [9] .

به هر صورت ابن شهر آشوب پس از بیان مطلب فوق روایتی نقل كرده و می گوید: كسی به پیغمبر (ص) عرض كرد ما مهریه ی فاطمه را در زمین دانستیم چقدر است، اما مهریه ی او در آسمان چقدر بوده؟ حضرت فرمود: از آنچه به كارت می آید بپرس و آنچه را به كارت نیاید واگذار؟ آن شخص پافشاری كرد و پیغمبر بدو فرمود:

مهریه ی فاطمه در آسمان «خمس» و پنج یك زمین تعیین شده، و هر كس در آن قسمت، از روی بغض و عداوت نسبت به فاطمه (ع) و فرزندان او، راه برود تا روز قیامت بر او حرام است.

و نظیر حدیث فوق را در كتاب احقاق (ج 10، ص 368) از طریق اهل سنت از رسول خدا (ص) روایت كرده است.

و در حدیث دیگری كه در مناقب از امام باقر (ع) روایت شده حضرت فرمود:


مهریه ی او در آسمان پنج یك دنیا و ثلث بهشت و چهار رود از رودهای دنیا: فرات، نیل، نهروان و بلخ، مقرر شده و در زمین هم «مهر السنه» یعنی پانصد درهم است و در پایان حدیث اشعار زیر را هم از «عبدی» نقل می كند:


و زوج فی السما بامر ربی

بفاطمه المهذبه الطهور


و صیر مهرها خمسا بارض

لما تحویه من كرم و حور


فذا خیر الرجال و تلك خیر

النساء و مهرها خیز المهور


و زوجه بفاطمه ذوالمعالی

علی الارغام من اهل النفاق


و خمس الارض كان لها صداقا

الا لله ذلك من صداق


و روایت جالبی هم در این باره از طریق اهل سنت نقل شده كه فاطمه (ع) از پدرش رسول خدا (ص) خواست تا مهریه ی او را شفاعت گنهكاران امت آن حضرت در روز قیامت قرار دهد، و این درخواست مورد قبول قرار گرفت و جبرئیل نازل شد و ورقه ای از حریر آورد و این مهریه در آن نوشته شد. به دنبال آن آمده كه چون هنگام مرگ زهرا (ع) رسید وصیت كرد آن ورقه را در كفنش روی سینه ی او بگذارند و فرمود: چون روز قیامت محشور گردم این ورقه را به دست گیرم و از گنهكاران امت پدرم شفاعت كنم. [10] .


[1] اصول كافي، ج 5، ص 324.

[2] المحجه البيضاء، ج 3، ص 91.

[3] كشف الغمه، ج 1، صص 356، 359 و 369؛ احقاق الحق، ج 10، صص 363- 358.

[4] احقاق الحق، ج 10، صص 363- 358.

[5] احقاق الحق، ج 10، صص 363- 358.

[6] كافي، ج 5، ص 377.

[7] كافي، ج 5، صص 378- 377.

[8] مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 351.

[9] و شايد افراد نيكوكاري مانند سعد بن معاذ كه مايل بودند از طريقي به علي (ع) كمك كنند تا اين ازدواج فرخنده صورت گيرد آن زره را چند برابر قيمت واقعي آن خريداري كرده باشند.

[10] احمد بن يوسف دمشقي، اخبار الدول، ص 88، (ج بغداد) و متن حديث اين است.

«و قد ورد في الخبر انها لما سمعت بان اباها زوجها و جعل الدراهم مهرا لها قالت يا رسول الله ان بنات الناس يتزوجن بالدرا هم فما الفرق بيني و بينهن اسئلك تردها و تدعو الله تعالي ان يجعل مهري الشفاعه في عصاه امتك، فنزل جبرئيل (ع) و معه بطاقه من حرير مكتوب فيها: جعل الله مهر فاطمه الزهراء شفاعه المذنبين من امه ابيها، فلما احتضرت اوصت بان توضع تلك البطاقه علي صدرها تحت الكفن فوضعت، و قالت اذا حشرت يوم القيامه رفعت تلك البطاقه بيدي و شفعت في عصاه امه ابي».